بدون عنوان
بدون عنوان
امیررضا عاشق کامپیوتر
از اول کامپیوتر رو دوست داشتی و همیشه ناراحت بودی که چرا ما اجازه نمی دیم با کی وورد بازی کنی. عمه رقیه برات یه کی وورد آورد تا باهاش بازی کنی ولی اصلا بهش توجه نکردی کی وورد وصل به کامپیوتر می خاستی هر وقت هم که اجازه می دادیم با کی وورد بازی کنی می زدی روی صفحه کی وورد و به مانیتور کامپیوتر نگاه می کردی ببینی چه اتفاقی افتاده. ببین اینجا یه نمونه از شیرین کاریات با کامپیوتر رو گذاشتم. بعدش هم خوابت گرفت و یه خمیازه با نمک. خوب چی کار کنم مامانی خسته شدم دیگه ...
نویسنده :
فرشته و فاضل
14:49
من حموم و آب رو خیلی دوست دارم
خنده های زیبات در دو ماهگی
یک ماه و یک روزت بود که اولین خنده معنی دارت رو دیدیم. خنده هات بهمون انرِژی می داد ...
نویسنده :
فرشته و فاضل
20:53
امیررضای حسینی
امیررضا نشسته
مامانی ببین چقدر زرنگم تو 2ماهگی نشستم تازه دستمم تکون میدم خیلی هم خوشحالم اصلا هم نمی ترسم ...
نویسنده :
فرشته و فاضل
23:51
حرکات جالب حین خوابیدن
وای امیررضا انقدر وقتی می خوابی حرکات جالب و کش و قوس به بدنت می دی که مامان دلش ضعف می ره. یکیشو برات گذاشتم ...
نویسنده :
فرشته و فاضل
20:50
تولد یک ماهگی و اولین باری که خندیدی
تو تولد یک ماهگیت بود که برای اولین بار خندیدی اونم به باباجونت. فکر کنم خیلی خوشحال بودی که برات تولد گرفتیم می خواستی ارمون تشکر کنی اولین خنده زیبات رو بهمون نشون دادی ...
نویسنده :
فرشته و فاضل
16:09